با سلام به همه ی هم قطاران عزیزمون فیزیو تراپیست های محترم مملکت گل و بلبل

«فیزیوتراپیست». عجب کلمه ی مقدسی، من که واقعاً عاشقشم. واقعاً از اینکه منو فیزیوتراپیست صذا کنن لذت می برم. فقط نمی دونم چرا بعضی از پزشکهای عزیزمملکتمون اصرار دارند که من می خوام پزشک بشم و نون اونا رو آجر کنم. آخه من نمی دونم چرا وقتی حرف از ارتقای سطح علمی من می شه بعضی هاشون از ترس زمین و زمان رو به هم می دوزن؟؟؟ آخه وقتی من می تونم بدون استفاده از  دارو (زهرمار) و یا تیغ و چاقو (گاهی ساتور و اره و میخ و چکش و گوشت کوب و ...) کاری کنم که حتی با همه ی اینا هم اونا نمی تونن اونو انجام بدن، چه اصراریه که من هم بخوام مثل اونا بشم؟؟؟ یکی از دوستانمون امروز به طنز به من کفت برای تجویز توالت فرنگی هم من باید از یک اورتوپد اجازه بگیرم!!! طنز که چه عرض کنم، متأسفانه واقعیته. کی گفته من می خوام برای تجویز زهرمار و حکم تیغ مجوز داشته باشم؟؟؟ من می خوام خودم باشم. من می خوام وقتی یک بیمار به کمک من نیاز داره بیاد پیش من. نه اینکه اول بره پیش یکی از داروغه های جامعه ی سلامت ایران . . . . . و بعد از دادن کلی باج سیبیل، بهش نقشه ی گنج نشون بدن و بگن من براتون فیزیوتراپی تجویز می کنم!!!! آخه مگه من استامینوفن هستم!!! یا شاید یکم قوی تر پروفن!!! یا بدون عوارض جانبی ناپروکسن!!! من یک فیزیوتراپستم. وقتی بیماری به من مراجعه می کنه و می گه فلان اورتوپد گفته بیام ده جلسه فیزیو تراپی حد اقلش دوست دارم یه تشخیص درست هم توی دفترچه اش نوشته باشن. نه اینکه بنویسن :

فیزیو تراپی کمر

  tens     ir      us      exercise

فقط مهرش اطلاعات کامل داره.!!!!

خوب من که از اولشم می دونستم باید معاینه کنمش کنم تا بفهمم علت درد کمرش چیه!!! حالا نقش داروغه این وسط چیه؟ خود بیمار که می دونست کمرش درد می کنه. نکنه من طعمه برای ماهیگیری داروغه ام؟ حالا که این طوریه من می خوام مریض هایی که به من نیاز دارن مستقیم بیان پیش خودم. اگه واقعاً نیاز به قصابی داشتن تقدیمشون کنم به داروغه و جلاد و از این حرفا.

جدا از شوخی چیزی که هر وقت در مورد رشته ام مطالعه می کنم آزارم می ده اینه که شدیداً افسوس اون همه واحدی رو می خورم که برای یادگیری معاینه و ارزیابی صحیح بیمار گذروندم. ما برای چه کاری آموزش دیده ایم. الان تو دور افتاده ترین دهات کشورهای دیگه فیزیوتراپیست می تونه بیمار رو معاینه کنه و بعد اگه نمی تونست درمانش کنه اونو به پزشک ارجاع بده. حالا ما چرا نباید بتونیم. وقتی حرف از DPT می شه چرا باید پزشکان و متخصصین کشور عزیزمون پنبه تو گوششون کنن و بگن :"اینا می خوان پزشک بشن"!! کی گفته ما می خواهیم پزشک یا بقال قرص و آمپول یا سلاخ دم و دستگاه انسان بشیم؟؟؟ DPT چرا نباید تو کشورما ایجاد بشه؟